بودجه تبلیغات

بودجه تبلیغات

تعریف بودجه تبلیغاتی

بودجه تبلیغاتی مبلغی است که یک شرکت برای تبلیغ کالاها و خدمات خود برنامه ریزی می کند. فعالیت‌های تبلیغاتی شامل انجام بررسی بازار، تهیه و چاپ خلاقیت‌های تبلیغاتی، تبلیغ از طریق رسانه‌های چاپی، رسانه‌های دیجیتال و رسانه‌های اجتماعی، اجرای کمپین‌های تبلیغاتی و غیره است.

درک بودجه تبلیغاتی

بودجه تبلیغاتی بخشی از بودجه کلی فروش یا بازاریابی یک شرکت است که می تواند به عنوان سرمایه گذاری در رشد یک شرکت تلقی شود بهترین بودجه ها و کمپین های تبلیغاتی بر نیازها و مشکلات مشتریان و ارائه راه حل هایی برای این مسائل تمرکز می کنند نه مشکلات شرکت مانند کاهش بیش از حد موجودی.

هنگام ایجاد یک بودجه تبلیغاتی یک شرکت باید ارزش هزینه یک دلار تبلیغاتی را در برابر ارزش آن دلار به عنوان درآمد شناسایی شده سنجید قبل از تصمیم گیری در مورد مبلغ مشخص شرکت ها باید تصمیمات خاصی را اتخاذ کنند تا مطمئن شوند که بودجه تبلیغاتی با اهداف تبلیغاتی و بازاریابی آنها مطابقت دارد:

مصرف کننده هدف شناخت مصرف کننده و داشتن مشخصات جمعیتی آنها می تواند به هدایت هزینه های تبلیغاتی کمک کند.

بهترین نوع رسانه برای مصرف کننده هدف تبلیغات موبایلی یا اینترنتی از طریق رسانه های اجتماعی، ممکن است پاسخ باشد اگرچه رسانه های سنتی مانند چاپ، تلویزیون و رادیو ممکن است برای یک محصول، بازار یا مصرف کننده هدف معین بهترین باشند.

رویکرد مناسب برای مصرف کننده هدف بسته به محصول یا خدمات در نظر بگیرید که آیا جذب احساسات یا هوش مصرف کننده استراتژی مناسبی است یا خیر.

سود مورد انتظار از هر دلار هزینه تبلیغات این ممکن است مهم ترین سؤال برای پاسخگویی و همچنین دشوارترین سؤال باشد.

بهترین بودجه ها و کمپین های تبلیغاتی بر نیازهای مشتریان و حل مشکلات آنها تمرکز می کنند نه مشکلات شرکت مانند کاهش بیش از حد موجودی.

بودجه تبلیغات

سطوح بودجه تبلیغاتی

شرکت ها می توانند سطوح بودجه تبلیغاتی خود را به روش های مختلفی تعیین کنند که هر کدام دارای نکات مثبت و منفی هستند:

تا جایی که ممکن است خرج کنید – این استراتژی که فقط پول کافی را برای تأمین مالی عملیات کنار می گذارد، در بین استارتاپ هایی که بازده سرمایه گذاری مثبتی را در هزینه های تبلیغاتی خود مشاهده می کنند، محبوب است نکته کلیدی پیش بینی زمانی است که استراتژی شروع به نشان دادن بازدهی کاهشی می کند و دانستن اینکه چه زمانی باید استراتژی ها را تغییر دهید.

تخصیص درصدی از فروش  این کار به سادگی تخصیص یک درصد مشخص بر اساس کل فروش ناخالص سال قبل یا میانگین فروش است. معمول است که یک تجارت بین 2 تا 5 درصد از درآمد سالانه خود را صرف تبلیغات می کند این استراتژی ساده و ایمن است اما بر اساس عملکرد گذشته است و ممکن است منعطف ترین انتخاب برای یک بازار در حال تغییر نباشد همچنین فرض می‌کند که فروش مستقیماً با تبلیغات مرتبط است.

آنچه را که رقبا خرج می کند خرج کنید  این کار به سادگی رعایت میانگین صنعت برای هزینه های تبلیغاتی است البته هیچ بازاری دقیقاً یکسان نیست و چنین استراتژی ممکن است به اندازه کافی انعطاف پذیر نباشد.

بودجه بر اساس اهداف و وظایف – این استراتژی که در آن شما اهداف و منابع مورد نیاز برای دستیابی به آنها را تعیین می کنید، دارای جوانب مثبت و منفی است. از طرفی، این می تواند هدفمندترین روش بودجه بندی و موثرترین باشد از جنبه منفی می تواند گران و پرخطر باشد.

مبنای بودجه تبلیغاتی

بودجه تبلیغاتی یک شرکت بر اساس عوامل زیر است:

نوع کمپین تبلیغاتی که قصد اجرای آن را دارد

انتخاب مخاطب هدف

نوع رسانه تبلیغاتی

هدف شرکت از تبلیغات

فرآیند ایجاد بودجه تبلیغاتی

مراحل زیر برای تنظیم این بودجه دنبال می شود –

تعیین اهداف تبلیغاتی بر اساس اهداف شرکت.

فعالیت هایی که باید انجام شوند را مشخص کنید.

تهیه اجزای بودجه تبلیغاتی؛

تصویب بودجه توسط مدیریت؛

تخصیص بودجه برای فعالیت های پیشنهادی در طرح آگهی؛

نظارت دوره ای بر هزینه های انجام شده در طول فرآیند تبلیغات؛

روش های بودجه تبلیغاتی

رایج ترین روش ها به شرح زیر مورد بحث قرار می گیرند:

درصد فروش : بر اساس این روش، بودجه تبلیغات به عنوان درصدی از فروش گذشته یا فروش مورد انتظار آینده تعیین می شود. کسب و کارهای کوچک معمولا از این روش استفاده می کنند.

برابری رقابتی: این روش از آن حمایت می کند که یک شرکت بودجه تبلیغاتی مشابه بودجه ای را که توسط رقیبش تنظیم شده است تعیین می کند تا نتایج مشابهی به دست آورد.

هدف و وظیفه : این روش مبتنی بر اهداف تبلیغاتی این روش است. پس از تعیین اهداف، هزینه برای تکمیل آن اهداف برآورد می شود و بر این اساس، بودجه بازاریابی تعیین می شود.

سهم بازار : در این روش، بودجه تبلیغات بر اساس سهم بازار یک شرکت است. برای سهم بازار بیشتر، بودجه بازاریابی کمتری تعیین می شود.

همه وجوه موجود : این یک روش بسیار تهاجمی است که در آن تمام سودهای موجود به فعالیت های تبلیغاتی اختصاص می یابد. کسب و کارهای نوپا که برای جذب مشتری نیاز به تبلیغات دارند می توانند از این روش استفاده کنند.

فروش واحد: در این روش هزینه آگهی برای هر مقاله محاسبه و بر اساس تعداد کل مقالات تعیین می شود.

مقرون به صرفه : همانطور که از نام آن پیداست، شرکت بودجه خود را بر اساس میزان توانایی خود تعیین می کند.

بودجه تبلیغات

عوامل موثر بر بودجه تبلیغاتی

سهم بازار موجود : شرکتی که سهم بازار کمتری دارد، باید بیشتر برای فعالیت های تبلیغاتی خود هزینه کند. از سوی دیگر، شرکت هایی که سهم بازار بیشتری دارند، می توانند هزینه کمتری را برای فعالیت های تبلیغاتی خود صرف کنند.

سطح رقابت در صنعت : اگر سطح رقابت بالایی در صنعتی که شرکت در آن فعالیت می کند وجود داشته باشد، بودجه تبلیغاتی باید در سطح بالاتری تنظیم شود تا مورد توجه مخاطبان قرار گیرد. در صورت وجود انحصار یا جایی که کمترین سطح رقابت وجود داشته باشد، شرکت نیاز به سرمایه گذاری کمتری در بازاریابی دارد.

مرحله چرخه عمر محصول:  این یک واقعیت شناخته شده است که در مراحل اولیه معرفی و رشد یک محصول یا خدمات، مبلغ بیشتری برای تبلیغات مورد نیاز است. در حالی که در مراحل بعدی ازچرخه عمر محصول

، نیاز به تبلیغات کاهش خواهد یافت.

فرکانس تعیین شده تبلیغات : بودجه تبلیغات همچنین به تعداد دفعاتی که یک شرکت می خواهد تبلیغات خود را اجرا کند بستگی دارد. تبلیغات مکرر نیاز به بودجه بیشتری دارد.

استراتژی ها

اجازه دهید نگاهی به استراتژی هایی که یک شرکت می تواند دنبال کند بیاندازیم.

بازاریابی رسانه‌های اجتماعی : می‌توان با ایجاد نمایه‌های کسب‌وکار در پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک و اینستاگرام شروع کرد، که می‌تواند به طور مقرون‌به‌صرفه به مخاطبان بزرگ‌تر دسترسی پیدا کند.

مزایای ارجاع : در این استراتژی، از مشتریان خود می خواهید که صفحات کسب و کار شما را به دوستان و خانواده خود ارجاع دهند. به این ترتیب مشتریان شما بازاریابی را برای شما انجام می دهند. هنگامی که چنین ارجاعی در حال خرید محصولات هستند، امتیازات و مزایای ارجاع را ارائه می دهید.

بازاریابی محتوا : یک وبلاگ راه اندازی کنید و محتوای جالبی را به روز کنید که مخاطبان شما را جذب کند. این استراتژی، همراه با استراتژی های دیگر، به سود کسب و کار خواهد بود.

بازاریابی ایمیلی : این استراتژی به قدرت و ارتباط پایگاه داده شما بستگی دارد.

تبلیغ پرداخت به ازای کلیک : در این استراتژی، شما به ازای تبلیغاتی که در پلتفرم های رسانه های اجتماعی اجرا می کنید، پرداخت می کنید. بر اساس مخاطبان هدف انتخابی شما، تبلیغ اجرا می شود و به دست مخاطب می رسد.

مزایای

اجازه دهید نگاهی به برخی از مزایایی که یک شرکت می تواند دنبال کند بیاندازیم.

به درک الزامات تبلیغات و تخصیص بودجه به هر فعالیت ضروری کمک می کند.

هزینه کلی تبلیغات شرکت نظارت می شود و اطمینان حاصل می شود که هزینه واقعی در محدوده تعیین شده باقی می ماند.

هنگامی که بودجه رعایت می شود، اطمینان حاصل می شود که فعالیت های تبلیغاتی فقط طبق اهداف تبلیغات انجام می شود و هیچ هزینه غیرضروری متحمل نمی شود.

هر فعالیت تبلیغاتی تحت نظارت نگهداری می شود و به خوبی در چارچوب بودجه کنترل می شود.

معایب

یک بودجه نادرست می تواند هزینه های غیرضروری را به همراه داشته باشد زیرا هدف بودجه برآورده نمی شود.

ممکن است برای شرکت ها یک امر پرهزینه باشد.

از آنجایی که هزینه های تبلیغات نیز در نهایت از مشتریان بازپس گرفته می شود، قیمت محصولات افزایش می یابد.

اهمیت بودجه تبلیغاتی

تا به حال به این فکر کرده اید که چرا شرکت ها برای اجرای تبلیغات هزینه زیادی می کنند؟ این شرکت قصد دارد از طریق تبلیغات مخاطبان را به سمت نام تجاری خود جذب کند. تبلیغات به یک شرکت کمک می کند تا به مخاطبان بیشتری دسترسی پیدا کند و آنها را با محصولات و خدمات خود آشنا کند. به همین دلیل، فروش افزایش می یابد که شرکت را قادر می سازد تا سود بیشتری کسب کند. مهم است که قبل از تعیین بودجه تبلیغاتی، هدف شرکت درک شود.

نتیجه

یک شرکت باید پس از درک و ارزیابی اهداف تبلیغاتی خود و نیاز به تبلیغات، بودجه تبلیغاتی خود را تنظیم کند.

 

بازار هدف

بازار هدف

بازار هدف گروهی از افراد با برخی ویژگی های مشترک است که یک شرکت آنها را به عنوان مشتریان بالقوه محصولات خود شناسایی کرده است شناسایی بازار هدف فرآیند تصمیم گیری را به عنوان یک شرکت طراحی، بسته بندی و بازاریابی محصول خود را آگاه می کند.

یک بازار هدف ممکن است به طور کلی بر اساس محدوده سنی، مکان، درآمد و سبک زندگی طبقه بندی شود بسیاری دیگر از جمعیت شناختی ممکن است در نظر گرفته شود مرحله زندگی، سرگرمی ها، علایق و حرفه آنها، همه ممکن است در نظر گرفته شود.

شناخت بازارهای هدف

امروزه تعداد کمی از محصولات طراحی شده اند که برای همه جذابیت داشته باشند بار حمام نعناع رزماری Aveda، که با قیمت 20 دلار در هر بار در فروشگاه‌های زیبایی Aveda موجود است برای خانم‌های مجلل و دوستدار محیط‌زیست به بازار عرضه می‌شود که برای کیفیت هزینه اضافی پرداخت می‌کنند.

صابون Cle de Peau Beaute Synactif با قیمت 110 دلار در هر بار فروخته می شود و برای زنان ثروتمند و شیک پوشی که مایل به پرداخت حق بیمه برای یک محصول لوکس هستند عرضه می شود.

یک بسته هشت عددی صابون Dial در آمازون کمتر از 4.5 دلار قیمت دارد و مشخص است که کار را انجام می دهد.

بخشی از موفقیت فروش یک کالا یا خدمات این است که بدانیم برای چه کسی جذاب خواهد بود و در نهایت چه کسی آن را خریداری خواهد کرد پایگاه کاربر آن می تواند در طول زمان از طریق بازاریابی، تبلیغات و تبلیغات شفاهی بیشتر رشد کند.

به همین دلیل است که کسب و کارها زمان و هزینه زیادی را صرف تعریف بازارهای هدف اولیه خود می کنند و به همین دلیل پیشنهادات ویژه کمپین های رسانه های اجتماعی و تبلیغات تخصصی را دنبال می کنند.

بخش بندی بازار

تقسیم بازار هدف به بخش‌های مختلف به سادگی تقسیم جمعیت به گروه‌هایی است که با ویژگی‌های کلیدی قابل اندازه‌گیری هستند. اینها شامل جنسیت، سن، سطح درآمد، نژاد، تحصیلات، مذهب، وضعیت تأهل و موقعیت جغرافیایی است.

مصرف کنندگان با جمعیت یکسان تمایل دارند برای محصولات و خدمات یکسان ارزش قائل شوند، به همین دلیل است که محدود کردن بخش ها یکی از مهم ترین عوامل برای تعیین بازارهای هدف است.

به عنوان مثال، افرادی که در گروه درآمد بالاتری قرار می‌گیرند، ممکن است به‌جای Dunkin’ Donuts، قهوه تخصصی از استارباکس بخرند شرکت‌های مادر هر دوی این برندها باید بدانند تا تصمیم بگیرند کجا فروشگاه‌های خود را قرار دهند و محصولات خود را در کجا ذخیره کنند.

 بازار هدف و فروش محصول

شناسایی بازار هدف بخشی ضروری از برنامه توسعه محصول، همراه با برنامه ریزی تولید، توزیع، قیمت و ارتقاء است. بازار هدف عوامل مهمی را در مورد خود محصول تعیین می کند یک شرکت ممکن است جنبه‌های خاصی از یک محصول، مانند میزان قند موجود در یک نوشابه را تغییر دهد تا برای مصرف‌کنندگان در گروه هدف خود جذابیت بیشتری داشته باشد.

با رشد فروش محصولات یک شرکت ممکن است بازار هدف خود را در سطح بین المللی گسترش دهد گسترش بین المللی به شرکت اجازه می دهد تا به زیر مجموعه وسیع تری از بازار هدف خود در سایر مناطق جهان دست یابد.

علاوه بر گسترش بین المللی یک شرکت ممکن است بازار هدف داخلی خود را در حالی که محصولاتش در بازار جذابیت بیشتری پیدا می کنند، گسترش می دهد. گسترش بازار هدف محصول یک فرصت درآمدی است که ارزش آن را دارد.

بازار هدف

 

یک بازار هدف چقدر باید دقیق باشد؟

به طور کلی یک محصول ممکن است برای یک بازار انبوه یا یک بازار خاص طراحی شودو یک بازار خاص می تواند در واقع یک گروه بسیار کوچک باشد به خصوص در مرحله اولیه آن.

بیشتر نوشابه های گازدار ممکن است یک بازار عملا جهانی را هدف قرار دهند کوکاکولا مجبور شد برای رشد مشتریان خود به 200 بازار خارج از کشور راه یابد.

Gatorade متعلق به پپسی کولا است، اما این برند به عنوان نوشیدنی برای ورزشکاران قرار دارد.

نام تجاری نوشابه Poppi که به عنوان یک نوشابه سالم، درخشان، پربیوتیک با آب میوه واقعی، سلامت روده و مزایای ایمنی شناخته می شود به وضوح بازار هدف جوان تر، سالم تر و آگاهانه تر را هدف قرار داده است.

نمونه ای از بازار هدف چیست؟

یک شرکت پوشاک معمولی را در نظر بگیرید که در تلاش است کانال های توزیع خود را در خارج از کشور ایجاد کند به منظور تعیین اینکه پوشاک در کجا بیشترین موفقیت را خواهد داشت تحقیقاتی را برای شناسایی بازار هدف اولیه خود انجام می دهد این کشف می‌کند که افرادی که بیشتر محصولاتشان را می‌خرند زنان 35 تا 55 ساله هستند که در سوئیس زندگی می‌کنند،منطقی است که این شرکت تلاش های تبلیغاتی خود را بر روی وب سایت های سوئیسی متمرکز کند که برای زنان جذاب است.

اما ابتدا این شرکت ممکن است در نظر بگیرد که چگونه پوشاکش می تواند برای آن بازار هدف جذاب ترین باشد ممکن است سبک‌ها و رنگ‌های خود را اصلاح کند و استراتژی تبلیغاتی خود را تغییر دهد تا جذابیت خود را برای این بازار آینده‌نگر جدید بهینه کند.

هدف بازار هدف چیست؟

بازار هدف یک محصول را تعریف می کند و بالعکس، هنگامی که یک بازار هدف شناسایی می شود می تواند بر طراحی، بسته بندی، قیمت، تبلیغ و توزیع محصول تأثیر بگذارد.

محصولی که برای مردان طراحی شده است در پلاستیک صورتی بسته بندی نمی شود، یک لوازم آرایشی لوکس در داروخانه فروخته نمی شود، یک جفت کفش گران قیمت همراه با یک کیف بند کشی پارچه ای مارک دار و همچنین یک جعبه کفش ارائه می شود، همه این عوامل به مخاطبان هدف نشان می دهد که محصول مناسب را پیدا کرده اند.

بارکد

بارکد

بارکد تصویری متشکل از یک سری خطوط سیاه و سفید موازی است که وقتی اسکن می شود اطلاعات مربوط به یک محصول را پخش می کند بارکدها توسط اسکنرهای نوری ویژه خوانده می شوند هنگامی که دستگاه اسکنر روی بارکد قرار می گیرد بلافاصله داده های موجود در آن را پردازش می کند، معمولاً قیمت محصولی که بارکد روی آن چاپ شده است.

بارکد چگونه کار می کند

بارکدها بخش مهمی از اقتصاد هستند  آنها بخشی معمولی از معاملات تجاری هستند که تقریباً روی هر محصولی که برای خرید در فروشگاه موجود است ظاهر می شود.

ایده پشت بارکد بسیار ساده است هر مورد متفاوت دارای یک شماره منحصر به فرد است که یک دستگاه اسکن می تواند آن را بخواند و شناسایی کند این امر امکان انتقال خودکار اطلاعات محصول مانند قیمت آن از محصول به یک سیستم الکترونیکی مانند صندوق را فراهم می کند.

بارکدها را می توان با انواع مختلف فناوری خواند. اسکنرها به طور ویژه برای انتقال داده های ذخیره شده توسط بارکد به برنامه کاربردی برنامه ریزی شده اند و دسترسی فوری به انبوهی از اطلاعات را فراهم می کنند. یک اسکنر رابط متصل به کامپیوتر، اطلاعات بارکد را طوری انتقال می دهد که گویی روی صفحه کلید وارد شده است.

مزایای بارکد

بارکدها بسیار بیشتر از ارائه قیمت و سایر جزئیات اولیه در مورد یک محصول هستند. آنها به صرفه جویی در زمان از بین بردن احتمال خطای انسانی و به طور کلی کارآمدتر کردن شرکت ها کمک می کنند.

هنگامی که بارکدها به یک پایگاه داده پیوند می‌خورند به خرده‌فروشان اجازه می‌دهد تا  موجودی را ردیابی کنند و به آنها امکان می‌دهد به راحتی روند  عادات مصرف‌کننده را نظارت  کنند سهام بیشتری سفارش دهند و قیمت‌ها را تنظیم کنند بارکدها همچنین می توانند در برنامه های کاربردی دیگری مانند  صنعت مراقبت های بهداشتی  استفاده شوند، جایی که از آنها برای شناسایی بیماران و سوابق بیمار استفاده می شود.

بسیاری از صنایع دیگر نیز از بارکد استفاده می کنند این فناوری برای افزایش کارایی در بسیاری از صنایع مختلف، از جمله خدمات پستی، مسافرت، و گردشگری (ماشین کرایه ای، چمدان) و سرگرمی (بلیت فیلم و تئاتر، پارک های تفریحی) شناخته شده است.

تاریخچه بارکد

بارکد توسط نورمن وودلند و برنارد سیلور در سال 1952 اختراع شد و در همان سال به ثبت رسید این دو مرد ابتدا جوهر ماوراء بنفش را آغشته کردند اما متوجه شدند که جوهر محو شده و برای ادامه جایگزینی آن گران قیمت است.

وودلند بعداً از کد مورس الهام گرفت و اولین بارکد خود را که متشکل از یک سری نقطه و خط تیره بود روی شن های ساحل کشید او سپس فناوری را برای ابداع یک خواننده تطبیق داد.

انجمن راه آهن آمریکا (AAR) یکی از اولین کسانی بود که از بارکد استفاده کرد و آن را در دهه 1960 برای شناسایی خودکار واگن های راه آهن پیاده کرد.

این طرح شامل استفاده از یک سری نوارهای رنگی بر روی صفحات فولادی بود که در کناره های خودروها نصب می شد.

دو صفحه روی هر خودرو (یکی در هر طرف) قرار داده شد که نوارها اطلاعات متفاوتی مانند نوع تجهیزات و مالکان را مشخص می کرد. از یک اسکنر برای خواندن صفحات روی ماشین های در حال حرکت استفاده شد اگرچه این سیستم تا حدودی مفید بود اما به دلیل غیرقابل اعتماد بودن برای استفاده طولانی مدت، کنار گذاشته شد.

اجزای بارکد

بارکد

1-منطقه ساکت (حاشیه)

منطقه آرام یک حاشیه خالی است که در دو انتهای بارکد قرار دارد. حداقل فاصله بین بارکدها (فاصله از بیرونی ترین نوار یک بارکد تا بیرونی ترین نوار بارکد دیگر) 2.5 میلی متر است. اگر پهنای یک منطقه آرام کافی نباشد، خواندن بارکدها برای اسکنر سخت است.

2-شروع کاراکتر/توقف کاراکتر

کاراکتر Start و Stop کاراکترهایی هستند که به ترتیب شروع و پایان داده را نشان می دهند. کاراکترها بسته به نوع بارکد متفاوت است.

3-رقم را بررسی کنید (نویسه بررسی نماد)

Check Digit یک رقم برای بررسی درست بودن داده های بارکد کدگذاری شده است.

بارکدها در حال حاضر چگونه کار می کنند؟

بارکد تک بعدی مدرن با استفاده از اسکنر خوانده می شود. این اسکنر لیزری را ارسال می کند که الگو را تشخیص می دهد. وقتی لیزر یک فرکانس خاص روی بارکد می‌چرخد، مقداری نور جذب می‌شود و بقیه منعکس می‌شوند.

نقطه ها و خطوط

در حالی که یک کامپیوتر می تواند از بسیاری جهات بر مغز انسان غلبه کند، آنها هنوز هم اساسا می توانند باینری یا پایه 10 را بخوانند. 0 و 1. این یکی از دلایل اصلی به نظر رسیدن بارکد است. سیاه و سفید را به عنوان 0 و 1 یا روشن و خاموش در نظر بگیرید.

با توجه به آنچه در مورد انعکاس نور می دانیم، قسمت های سیاه به خوبی منعکس نمی شوند. بنابراین، آنها به عنوان 1 ثبت می شوند. با این حال، اسکنر نور بخش های سفید را تشخیص می دهد، بنابراین آنها به عنوان 0 دیده می شوند.

بارکد چه کاری انجام می دهد؟

بارکد

هر عنصر یک بارکد یک بعدی (یک رقم در زبان بارکد) به هفت ماژول عمودی متشکل از نوارها و فضاهای جداگانه تقسیم می شود. کامپیوتر این گروه ها را فقط به صورت 1 رقمی تفسیر می کند. به عنوان مثال، عدد 1 0011001 (یا یک سری فاصله و میله) است. بنابراین، در حالی که ممکن است لزوماً متوجه آن نشوید، در واقع، 95 ستون با فاصله مساوی روی هر بارکد وجود دارد که همگی با داده های دقیق جداگانه وجود دارد.

با این حال، انواع مختلفی از بارکدها وجود دارد. رایج ترین نوع UPC یا شماره محصول جهانی است که به حدود 20 کاراکتر الفا عددی محدود می شود. بیش از این نیاز به کد QR (بارکد دو بعدی) دارد.

اساسا بارکد راهی برای رمزگذاری اطلاعات در یک الگوی بصری است که یک اسکنر می تواند بخواند. این یک روش سریع برای وارد کردن داده های عددی است و شکی نیست که آنها فرآیندها را بسیار آسان تر و سریع تر می کنند.

سیستم های بارکدینگ برای شرکت ها

برای شرکت ها، بارکدها نقش مهمی در حمل و نقل و ردیابی اقلام دارند. آنها همچنین می توانند برای مدیریت موجودی استفاده شوند زیرا بارکد می تواند تعداد محصولات موجود در انبار را ردیابی کند. بارکد در بسیاری از صنایع، از مراقبت های بهداشتی و طبقه بندی شناسه های منحصر به فرد بیمار گرفته تا خرده فروشان پوشاک و مواد غذایی برای شناسایی محصول استفاده می شود. واضح است که تجربه خرید بدون بارکد بسیار دشوارتر خواهد بود.

روندها در صنعت تبلیغات دیجیتال

روندها در صنعت تبلیغات دیجیتال

برندسازی مشترک

نام تجاری مشترک یک سرمایه گذاری مشترک است که تلاش های تبلیغاتی دو یا چند برند را برای ایجاد یک محصول مصرفی جدید ترکیب می کند. نمونه‌های اخیر برندسازی مشترک شامل اسحاق میزراحی و تارگت، کرست پلاس اسکوپ، کامیون‌های فورد F150 و موتورسیکلت‌های هارلی دیویدسون و اپل و نایک است. این برندها با هم کار کرده اند تا محصولات مصرفی جدیدی ایجاد کنند که آگاهی از برند را بالا می برد و در عین حال علاقه مصرف کنندگان به محصولات تازه راه اندازی شده را افزایش می دهد. کسب‌وکارهای کوچک می‌توانند با راه‌اندازی یک کمپین تبلیغاتی با نام تجاری مشترک با یک شرکت محلی و شناخته‌شده دیگر از برندهای ملی سرنخ بگیرند. به عنوان مثال، یک مرکز خدمات خودرو می‌تواند با یک فروشگاه جزئیات همکاری کند تا کوپن‌های متقابلی را برای استفاده در هر دو کسب‌وکار ایجاد کند. این امر استفاده از دلارهای تبلیغاتی را به حداکثر می رساند و در عین حال تبلیغات قوی تری را برای مصرف کننده ایجاد می کند.

تبلیغات موبایل

در حالی که تبلیغات دیجیتال ایالات متحده به طور قابل توجهی رشد کرده است، تبلیغات موبایلی از تمام پلتفرم های دیگر پیشی گرفته است. در سال 2018، 69.9 درصد از کل تبلیغات دیجیتال را به خود اختصاص داده است تلفن همراه با داشتن سهم 33.9 درصدی از کل هزینه تبلیغات ایالات متحده از تلویزیون پیشی خواهد گرفت و فضای تبلیغات را پیشرو خواهد کرد  پیش بینی می شود که این رقم تا سال 2022 به 47.9 درصد برسد یکی از محرک های کلیدی این امر تجارت تلفن همراه است.

بازاریابی برنامه ای

این نوع بازاریابی مناقصه خودکار در موجودی تبلیغاتی است که در زمان واقعی انجام می شود دلیل اینکه در مورد آن زیاد صحبت می شود این است که بازاریابی برنامه ای قابل تعویض با تبلیغات، فرصتی را برای نمایش یک تبلیغ به یک مشتری خاص در یک زمینه خاص فراهم می کند تبلیغ‌کنندگان می‌توانند یک طرح خرید خودکار را بر اساس داده‌های ارائه شده در یک تبادل تبلیغاتی بین پلتفرمی ایجاد کنند که عناصر تجارت مالی را به تبلیغات دیجیتال معرفی می‌کند به عنوان مثال یک شرکت ممکن است مصرف کننده خاصی را در ذهن داشته باشد، مانند مادری که پنج سال است وسیله نقلیه نخریده است و برخی از پلتفرم ها این اطلاعات جمعیتی و تبلیغات را برای فروش دارند در سال 2020، تقریباً 70 میلیارد دلار به بازاریابی برنامه‌ریزی شده در ایالات متحده اختصاص می‌یابد که بیش از 10 میلیارد دلار افزایش نسبت به سال 2019 است آنچه به این معناست این است که 86.3٪ از کل تبلیغات نمایش دیجیتال ایالات متحده از طریق این برنامه بازاریابی خودکار در سال 2020 خریداری خواهد شد سطح معینی از اتکای بازاریابان به برنامه‌ریزی وجود دارد زیرا بینش‌های شخص اول، دوم و شخص ثالث را ارائه می‌دهد اتوماسیون در تبلیغات در واقع در حال افزایش است.

بازاریابی محتوا

بازاریابی محتوا یک روند قدیمی است که دوباره جدید شده است بسیاری از تبلیغ‌کنندگان برای اندازه‌گیری اثربخشی بنرها و نمایش تبلیغات بر روی محتوای دیگران با مشکل مواجه شده‌اند آیا آگهی فورد در مقاله ای درباره نحوه انتخاب کامیون به فروش کمک می کند؟ شناخت برند چطور؟ اینها سوالاتی هستند که ممکن است هرگز به رضایت بازاریاب یا ناشر پاسخ داده نشوند به همین دلیل بازاریابی محتوا اغلب به عنوان یک جایگزین جذاب عمل می کند شرکت‌ها به‌جای ارائه آگهی، بازاریابی خود را در خود محتوا جاسازی می‌کنند این می‌تواند به شکل محتوای سفارشی ناشر که تبلیغ‌کننده می‌تواند از آن حمایت کند یا محتوایی که مستقیماً توسط تبلیغ‌کننده منتشر می‌شود ظاهر شود برخی از اخطارها در مورد صرف زمان و هزینه برای یک کسب و کار برای تولید محتوا وجود دارد اما موفقیت چندین شرکت به جنبش “برندها به عنوان ناشر” پاهای تازه ای بخشیده است.

در سال 2018، گرایش‌های بازاریابی محتوا حول محور شخصی‌سازی یا توانایی ایجاد احساس در مصرف‌کنندگان به این شکل است که شما مستقیماً با آنها صحبت می‌کنید پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی برای ارائه قابلیت‌های ویدیویی بیشتر پیشرفت کرده‌اند  توییتر مثال خوبی برای این موضوع است این شرکت شرط‌بندی خود را روی ویدیوی زنده، عمدتاً در مورد رویدادهای ورزشی قرار داد در سال 2016، توییتر به همراه شرکای تبلیغاتی خود 600 ساعت ویدئو برای 400 رویداد ایجاد کردند در سال 2018، پلتفرم رسانه اجتماعی با فاکس اسپورت قراردادی را برای پخش برنامه های زنده پیرامون مسابقات فوتبال جام جهانی فوتبال امضا کرد (اولین مورد برای توییتر) ویدئو، به طور کلی، همچنان به استراتژی های بازاریابی محتوا منجر می شود. با توجه به گزارش PointVisible “بازاریابی محتوا 2018– فرا” 64٪ از مصرف کنندگان تمایل دارند پس از تماشای ویدیوهای مارک آنلاین خرید کنند.

تبلیغات آنلاین

مصرف کنندگان از وب برای یافتن بسیاری از چیزها از جمله مشاغل و مارک ها استفاده می کنند. وقتی نوبت به سرمایه گذاری در دستیابی به مشتریان می رسد، تبلیغ کنندگان از ابزارهایی مانند Google AdWords برای ایجاد کمپین های تبلیغاتی آنلاین استفاده می کنند. AdWords یک محصول گوگل است که به کسب و کارهای کوچک اجازه می دهد تا تبلیغات آنلاین با پارامترهای کلیدواژه و بودجه ایجاد کنند تا مشتریان اصلی خود را هدف قرار دهند. سایر گرایش‌ها در تبلیغات آنلاین شامل تلاش‌های بازاریابی مانند بهینه‌سازی موتورهای جستجو (SEO – فرآیند استفاده از کلمات کلیدی برای رتبه‌بندی یک وب‌سایت در نتایج بالاتر در مقایسه با استفاده از AdWords) است. رسانه های اجتماعی؛ دستگاه های تلفن همراه مانند آی پد و سایر وسایل دستی؛ تبلیغات نمایشی؛ و بنرهای تبلیغاتی وب سایت

خط پایین

رشد در صنعت تبلیغات دیجیتال در کنار نوآوری ادامه خواهد داشت سطح جدید داده های جمعیت شناختی و مناقصه در زمان واقعی نیاز به خرید تبلیغات کور را از بین برده است  مردم همچنین هنگام تبلیغات به طور فزاینده ای خسته می شوند و شرکت ها را مجبور می کنند تا پیام های خود را به روش های خلاقانه ارائه دهند اما  آینده برای تبلیغات دیجیتال روشن است.

بازاریابی رسانه های اجتماعی

بازاریابی رسانه های اجتماعی

با توجه به اینکه بیش از 80 درصد از مصرف‌کنندگان گزارش می‌دهند که رسانه‌های اجتماعی به‌ویژه محتوای اینفلوئنسر به‌طور قابل‌توجهی بر تصمیم‌گیری‌های خرید تأثیر می‌گذارند بازاریابان در سراسر صنایع در حال هدایت تکامل بازاریابی رسانه‌های اجتماعی  از یک ابزار مستقل به یک منبع چندجانبه از هوش بازاریابی هستند.

 مخاطب مهم و در حال رشد

در عرض 18 سال از سال 2004 تا سال 2022 رشد چشمگیر کانال های دیجیتال تعاملی رسانه های اجتماعی را به سطوحی رساند که حتی دسترسی تلویزیون و رادیو را به چالش می کشد تا سه ماهه اول سال 2022، 4.6 میلیارد کاربر رسانه های اجتماعی در سراسر جهان وجود داشت ( بیش از 58٪ از جمعیت جهان ) که تنها در یک سال بیش از 10٪ افزایش یافته است.

با افزایش روند استفاده از رسانه های اجتماعی بازاریابان در حال تکمیل استراتژی هایی هستند تا مزیت رقابتی قابل توجهی را به دست آورند که تعامل با این مخاطبان کلیدی می تواند حتی سریعتر و موثرتر از بازاریابی سنتی ارائه دهد.

بازاریابی رسانه های اجتماعی چیست؟

بازاریابی رسانه‌های اجتماعی (همچنین به عنوان بازاریابی دیجیتال و بازاریابی الکترونیکی نیز شناخته می‌شود) استفاده از رسانه‌های اجتماعی پلتفرم‌هایی که کاربران بر روی آن شبکه‌های اجتماعی می‌سازند و اطلاعات را به اشتراک می‌گذارند برای ایجاد برند یک شرکت، افزایش فروش و افزایش ترافیک وب‌سایت، بازاریابی رسانه های اجتماعی علاوه بر ارائه راهی برای تعامل با مشتریان فعلی و دستیابی به مشتریان جدید، دارای تجزیه و تحلیل داده های هدفمند است که به بازاریابان امکان می دهد موفقیت تلاش های خود را ردیابی کنند و راه های بیشتری را برای تعامل شناسایی کنند.

چرا بازاریابی رسانه های اجتماعی اینقدر قدرتمند است؟

قدرت بازاریابی رسانه های اجتماعی توسط ظرفیت بی نظیر رسانه های اجتماعی در سه حوزه اصلی بازاریابی هدایت می شود: ارتباط، تعامل و داده های مشتری.

ارتباط: نه تنها رسانه‌های اجتماعی به کسب‌وکارها امکان می‌دهند تا با مشتریان به روش‌هایی ارتباط برقرار کنند که قبلا غیرممکن بود بلکه طیف فوق‌العاده‌ای از راه‌ها برای ارتباط با مخاطبان هدف وجود دارد از پلتفرم‌های محتوا مانند یوتیوب و سایت‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک تا خدمات میکروبلاگینگ مانند توییتر.

تعامل: ماهیت پویای تعامل در رسانه‌های اجتماعی چه ارتباط مستقیم و چه «پسندیدن» منفعل به کسب‌وکارها این امکان را می‌دهد تا از فرصت‌های تبلیغاتی رایگان بین مشتریان موجود و بالقوه استفاده کنند نه تنها اثر سرایتی مثبت از یک محرک ارزشمند در تصمیمات مصرف کننده است بلکه این واقعیت که این تعاملات در شبکه اجتماعی اتفاق می افتد آنها را قابل اندازه گیری می کند. برای مثال کسب‌وکارها می‌توانند « برابری اجتماعی » خود را اندازه‌گیری کنند اصطلاحی برای بازده سرمایه‌گذاری از کمپین‌های بازاریابی رسانه‌های اجتماعی

داده های مشتری: یک طرح بازاریابی رسانه اجتماعی که به خوبی طراحی شده است منبع ارزشمند دیگری را برای افزایش نتایج بازاریابی ارائه می دهد: داده های مشتری. ابزارهای رسانه‌های اجتماعی به جای اینکه تحت تاثیر 3 ولت داده های بزرگ (حجم، تنوع و سرعت) قرار بگیرند نه تنها این ظرفیت را دارند که داده های مشتری را استخراج کنند بلکه این طلا را به تجزیه و تحلیل بازار عملی تبدیل کنند یا حتی از داده ها برای جمع سپاری جدید استفاده کنند. استراتژی ها.

بازاریابی رسانه های اجتماعی چگونه کار می کند

همانطور که پلتفرم هایی مانند فیس بوک، توییتر و اینستاگرام شروع به کار کردند رسانه های اجتماعی نه تنها نحوه ارتباط ما با یکدیگر بلکه روشی را که کسب و کارها می توانند بر رفتار مصرف کننده تأثیر بگذارند را نیز متحول کردند از تبلیغ محتوایی که باعث تعامل تا استخراج جغرافیایی، جمعیتی و شخصی می شود  اطلاعاتی که باعث می شود پیام رسانی با کاربران طنین انداز شود.

برنامه اقدام سانه‌های اجتماعی: هرچه استراتژی بازاریابی رسانه های اجتماعی شما هدفمندتر باشد، موثرتر خواهد بود. Hootsuite ارائه‌دهنده نرم‌افزار پیشرو در فضای مدیریت رسانه‌های اجتماعی، برنامه عملیاتی زیر را برای ایجاد یک کمپین سانه‌های اجتماعی که دارای چارچوب اجرایی و همچنین معیارهای عملکرد است، توصیه می‌کند:

1-اهداف سانه‌های اجتماعی را برای پاکسازی اهداف تجاری تراز کنید

2-مشتری هدف خود را بیاموزید (سن، موقعیت مکانی، درآمد، عنوان شغل، صنعت، علایق)

3-یک تحلیل رقابتی در مورد رقابت خود انجام دهید (موفقیت ها و شکست ها)

4- سانه‌های اجتماعی فعلی خود را بازرسی کنید (موفقیت ها و شکست ها)

5-یک تقویم برای تحویل محتوای سانه‌های اجتماعی ایجاد کنید

6-بهترین محتوای کلاس را ایجاد کنید

7-ردیابی عملکرد و تنظیم استراتژی سانه‌های اجتماعی در صورت نیاز

مدیریت ارتباط با مشتری: در مقایسه با بازاریابی سنتی، بازاریابی رسانه های اجتماعی چندین مزیت متمایز دارد، از جمله این واقعیت که سانه‌های اجتماعی دارای دو نوع تعامل است که ابزارهای مدیریت ارتباط با مشتری هدفمند را فعال می کند: هم مشتری به مشتری و هم شرکت. به مشتری به عبارت دیگر در حالی که بازاریابی سنتی ارزش مشتری را در درجه اول با گرفتن فعالیت خرید ردیابی می کند، رسانه های اجتماعی می تواند ارزش مشتری را هم به طور مستقیم (از طریق خرید) و هم به طور غیرمستقیم (از طریق ارجاع محصول) ردیابی کند.

محتوای قابل اشتراک‌گذاری: کسب‌وکارها همچنین می‌توانند پیوندهای تقویت‌شده رسانه های اجتماعی را به ایجاد محتوای «چسبنده» تبدیل کنند اصطلاح بازاریابی برای محتوای جذابی که در نگاه اول مشتریان را جذب می‌کند آنها را به خرید محصولات وادار می‌کند و سپس آنها را به اشتراک‌گذاری محتوا وادار می‌کند. این نوع تبلیغات دهان به دهان نه تنها به مخاطبان غیرقابل دسترسی می رسد بلکه تأیید ضمنی فردی را نیز به همراه دارد که گیرنده آن را می شناسد و به آن اعتماد دارد که باعث می شود ایجاد محتوای قابل اشتراک گذاری یکی از مهم ترین راه هایی باشد که بازاریابی رسانه های اجتماعی باعث رشد می شود. .

رسانه های کسب شده: بازاریابی رسانه های اجتماعی رسانه های اجتماعی همچنین کارآمدترین راه برای کسب و کار برای بهره مندی از مزایای نوع دیگری از رسانه های به دست آمده (اصطلاحی برای قرار گرفتن در معرض نام تجاری از هر روشی غیر از تبلیغات پولی)بررسی ها و توصیه های محصول توسط مشتری .

بازاریابی ویروسی: یکی دیگر از استراتژی‌های رسانه های اجتماعی که برای تولید پیام به مخاطب متکی است  بازاریابی ویروسی است  یک تکنیک فروش که تلاش می‌کند انتشار سریع اطلاعات محصول را تحریک کند. هنگامی که یک پیام بازاریابی با عموم مردم بسیار فراتر از مخاطبان هدف اصلی به اشتراک گذاشته می شود، ویروسی در نظر گرفته می شود راهی بسیار ساده و ارزان برای ارتقای فروش.

تقسیم بندی مشتری: از آنجا که تقسیم بندی مشتری در بازاریابی رسانه های اجتماعی بسیار بیشتر از کانال های بازاریابی سنتی است، شرکت ها می توانند اطمینان حاصل کنند که منابع بازاریابی خود را بر روی مخاطبان هدف خود متمرکز می کنند.

معیارهای ردیابی

به گفته Sprout Social، مهمترین معیارهای بازاریابی رسانه های اجتماعی برای ردیابی بر روی مشتری متمرکز است: تعامل (لایک، نظرات، اشتراک گذاری، کلیک). برداشت ها (چند بار یک پست نمایش داده می شود) دسترسی ، ویروسی بودن (چند بازدید منحصربفرد یک پست رسانه های اجتماعی دارد) سهم صدا (تا چه حد یک نام تجاری در حوزه آنلاین می رسد) ارجاعات (چگونه کاربر در یک سایت قرار می گیرد) و تبدیل (زمانی که کاربر از یک سایت خرید می کند)  با این حال، معیار بسیار مهم دیگری بر روی کسب و کار متمرکز است: نرخ ، زمان پاسخ (چند وقت و چقدر سریع کسب و کار به پیام های مشتری پاسخ می دهد).

زمانی که یک کسب‌وکار در تلاش است تا تعیین کند که کدام معیارها را در دریای داده‌هایی که رسانه‌های اجتماعی تولید می‌کنند ردیابی کند، قانون همیشه این است که هر هدف کسب‌وکار را با یک معیار مرتبط هماهنگ کند اگر هدف کسب‌وکار شما افزایش 15 درصدی تبدیل‌ها از یک کمپین رسانه های اجتماعی در عرض سه ماه است از یک ابزار تجزیه و تحلیل رسانه‌های اجتماعی استفاده کنید که اثربخشی کمپین شما را در برابر آن هدف خاص اندازه‌گیری می‌کند.

مزایا و معایب بازاریابی شبکه های اجتماعی

کمپین‌های بازاریابی رسانه‌های اجتماعی که فوراً به طیف وسیعی از مخاطبان هدف می‌رسند به وضوح برای هر کسب‌وکاری سودمند هستند.

اما مانند هر محتوای رسانه‌های اجتماعی، کمپین‌های رسانه های اجتماعی می‌توانند شرکت را در معرض حمله قرار دهند به عنوان مثال یک ویدیوی ویروسی که ادعا می‌کند محصولی باعث بیماری یا آسیب می‌شود باید فوراً رسیدگی شود خواه این ادعا درست باشد یا نادرست حتی اگر یک شرکت بتواند رکورد درست کند، محتوای ویروسی نادرست می‌تواند باعث شود که مصرف‌کنندگان در آینده کمتر خرید کنند.

محتوای چسبنده در بازاریابی رسانه های اجتماعی  چیست؟

محتوای چسبنده اصطلاح بازاریابی برای محتوای جذاب است که در نگاه اول مشتریان را درگیر می کند و سپس آنها را نه تنها در خرید محصولات بلکه برای به اشتراک گذاری محتوا نیز تحت تأثیر قرار می دهد.

بازاریابی ویروسی در بازاریابی رسانه های اجتماعی  چیست؟

بازاریابی ویروسی یک استراتژی رسانه های اجتماعی است که تلاش می کند انتشار سریع اطلاعات محصول را تحریک کند راهی بسیار ساده و ارزان برای ارتقای فروش.

رسانه های کسب شده در بازاریابی رسانه های اجتماعی چیست؟

رسانه کسب شده یک اصطلاح بازاریابی برای قرار گرفتن در معرض نام تجاری از هر روشی غیر از تبلیغات پولی است، به عنوان مثال محتوای ایجاد شده توسط مشتری از بررسی محصول و توصیه‌ها گرفته تا اشتراک‌گذاری، ارسال مجدد، و اشاره.

برخی از استراتژی های رایج رسانه های اجتماعی چیست؟

بازاریابی رسانه های اجتماعی رشد کرده است تا شامل چندین تکنیک و استراتژی برای جذب کاربران و بازاریابی محصولات و خدمات باشد اینها شامل تبلیغات هدفمند مخاطب، استفاده از چت بات‌های تعاملی ، ایجاد تجربیات شخصی برای مشتریان آنلاین، استفاده از تأثیرگذاران رسانه‌های اجتماعی، ایجاد مخاطب آنلاین و غیره است.

خط پایین

بازاریابی رسانه های اجتماعی استفاده از پلتفرم های رسانه های اجتماعی برای تعامل با مشتریان برای ایجاد برند، افزایش فروش و افزایش ترافیک وب سایت است با رشد استفاده از رسانه های اجتماعی در سراسر جهان هم از طریق رایانه و هم از طریق دستگاه های تلفن همراه، توانایی افزایش فروش از جمعیت کاربران خاص یک تجارت رو به رشد است که مملو از رقابت برای بازدید و کلیک است.

 

بهترین نرم افزار بازاریابی ایمیلی

بهترین نرم افزار بازاریابی ایمیلی

صاحبان مشاغل دائماً در تلاش هستند تا تلاش های بازاریابی خود را بهبود بخشند ایمیل مارکتینگ یک ابزار بازاریابی قدرتمند باقی می ماند با بازگشت سرمایه خرج شده برای اینکه از قدرت بازاریابی ایمیلی استفاده کنید مهم است که نرم افزار مناسبی را انتخاب کنید که بتواند بازاریابی شما را به سطح بالاتری برساند.

نرم افزار ایمیل مارکتینگ بسیار بیشتر از یک روش برای ارسال و ردیابی ایمیل است  ابزارهایی برای افزایش مخاطبان، تقسیم بندی لیست ها و ترکیب همه کانال های بازاریابی نرم افزار را به راه حلی قدرتمند برای رشد کسب و کار و کسب درآمد بیشتر تبدیل می کند.

ما محبوب ترین نرم افزار بازاریابی ایمیلی در بازار را آزمایش کردیم و قیمت، سهولت استفاده، عملکرد و موارد دیگر را در نظر گرفتیم تا بسته به نیاز شما بهترین گزینه ها را به شما ارائه دهیم.

بهترین نرم افزار بازاریابی ایمیلی در سال 2022

بهترین کلی: Mailchimp

بهترین برای اتوماسیون: ActiveCampaign

ساده ترین استفاده: MailerLite

بهترین مجموعه بازاریابی همه در یک: Hubspot

بهترین گزینه مقرون به صرفه: Moosend

بهترین برای تجارت الکترونیک: قطره ای

نرم افزار ایمیل مارکتینگ چیست؟

نرم افزار بازاریابی ایمیلی کاربران را قادر می سازد تا ایمیل هایی را برای لیست مشترکین خود ایجاد ارسال و پیگیری کنند استفاده از نرم‌افزار ایجاد ایمیل‌های با طراحی خوب را آسان‌تر می‌کند و همچنین به شما امکان می‌دهد معیارهای کلیدی مانند نرخ باز کردن و نرخ کلیک را ببینید پلتفرم‌های پیشرفته به شما امکان می‌دهند ارسال‌ها را بر اساس رفتار کاربر خودکار کنید که احتمال تعامل را افزایش می‌دهد زیرا ایمیل‌ها بر اساس علایق آن‌ها شخصی‌سازی می‌شوند.

ایمیل مارکتینگ یک ابزار بازاریابی موثر تقریبا برای هر صنعتی است به عنوان مثال یک فروشگاه تجارت الکترونیکی می‌تواند در صورتی که کاربر کالایی را در سبد خرید خود بگذارد ایمیل بعدی را خودکار کند و به او یادآوری کند که خرید را انجام دهد یک محصول می‌تواند کاربران را تشویق کند تا یک محصول را به نمایش بگذارند و تصمیم بگیرند که بر اساس اینکه آیا سرنخ آن‌ها را از پیشنهادشان می‌گیرد یا خیر، به‌طور مداوم پیگیری کنند در حالی که بازاریابی ایمیلی به هیچ وجه یک تکنیک جدید نیست سال به سال در گزارش های صنعت اثربخشی خود را ثابت کرده است.

هزینه نرم افزار بازاریابی ایمیلی چقدر است؟

نرم افزار بازاریابی ایمیلی معمولاً بر اساس تعداد مخاطبینی که دارید برنامه های مختلفی دارد هزینه طرح با کمترین قیمت معمولاً از رایگان تا 50 دلار در ماه متغیر است هزینه طرح با بالاترین قیمت می تواند هزاران دلار در ماه باشد اکثر برنامه ها حداقل دو هفته آزمایشی رایگان دارند و به کاربرانی که سالانه پرداخت می کنند تخفیف ارائه می دهند.

اینکه چقدر پرداخت می کنید واقعاً به تعداد ویژگی هایی که نیاز دارید و میزان مشارکت فعالانه در بازاریابی ایمیلی بستگی دارد این به این دلیل است که اکثر نرم افزارها یا بر اساس تعداد ایمیل های موجود در پایگاه داده یا تعداد ایمیل هایی که ارسال می کنید هزینه دریافت می کنند بنابراین مهم است که فعالیت خود را به دقت زیر نظر داشته باشید تا نظارت کنید که آیا هزینه های ماهانه شما در حال افزایش است یا خیر.

آیا نرم افزار CRM شامل بازاریابی ایمیلی می شود؟

برخی از نرم افزارهای CRM به شما این امکان را می دهند که به مخاطبین در پایگاه داده ایمیل بزنید با این حال  مجموعه ای از ویژگی های قوی که نرم افزار اختصاص داده شده به بازاریابی ایمیلی دارد را ندارد ابزار بازاریابی ایمیلی در CRM واقعاً برای افرادی است که فقط نیاز به ارسال ایمیل های گاه به گاه دارند و نیازی به طراحی یا کمپین های خودکار ندارند.

اگر می خواهید تعامل با مشترکان خود را از طریق اتوماسیون افزایش دهید یا گزارش های پیشرفته تری دریافت کنید منطقی است که یک نرم افزار بازاریابی ایمیل جداگانه از CRM خود دریافت کنید.

نرم افزار ایمیل مارکتینگ معمولاً شامل چه مواردی می شود؟

تقریباً تمام نرم افزارهای ایمیل مارکتینگ به شما امکان می دهند ایمیل ها را طراحی کنید، مخاطبین را آپلود کنید، کمپین های ایمیلی را برنامه ریزی کنید و داده های مربوط به عملکرد ایمیل های خود را ببینید نرم افزار پیشرفته به شما امکان می دهد جنبه های آزمایشی ایمیل را A/B تقسیم کنید لیست مخاطبین خود را بر اساس علایق تقسیم کنید و ایمیل ها را بر اساس نحوه تعامل مخاطبین با هر یک از کانال های بازاریابی خود به طور خودکار انجام دهید همچنین معمولاً قابلیت‌های تولید سرنخ مانند قرار دادن فرم‌های سرنخ در سایت شما و ایجاد صفحات فرود برای جذب مشترکین بیشتر به پایگاه داده وجود دارد.

چگونه بهترین نرم افزار بازاریابی ایمیلی را انتخاب کردیم

قبل از تصمیم گیری در مورد پلتفرم برتر پلتفرم نرم افزار بازاریابی ایمیلی را بررسی کردیم هنگام تعیین بهترین گزینه ها، قیمت، سهولت استفاده و عملکرد را در نظر گرفتیم همچنین هدف ما این بود که طیف وسیعی از گزینه ها را به دست آوریم که برای صنایع و اندازه های مختلف تجاری کار می کنند زیرا هر شرکتی نیازها و موارد استفاده متفاوتی خواهد داشت در بررسی خود شرکت‌هایی را ترجیح می‌دهیم که یک طرح رایگان برای همیشه یا یک آزمایش رایگان ارائه کرده‌اند بنابراین می‌توانید اثربخشی محصول را قبل از انجام آن آزمایش کنید.

نرم افزار بازاریابی ایمیلی HubSpot

استفاده از نرم افزار ایمیل مارکتینگ رایگان HubSpot آسان است، نرخ تحویل بسیار بالایی دارد، به علاوه تمام زنگ ها و سوت هایی که انتظار دارید در یک ESP ببینید.

بهترین نرم افزار بازاریابی ایمیلی

ویژگی های نرم افزار بازاریابی ایمیلی HubSpot

هنگام ایجاد یک ایمیل، می توانید یکی از بسیاری از قالب های ایمیل با کشیدن و رها کردن را انتخاب کنید، یا می توانید یک الگوی سفارشی متناسب با برند خود ایجاد کنید. هنگامی که قالب خود را دریافت کردید، ترکیب محتوا ساده و شهودی است.

همچنین می‌توانید ایمیل‌های خود را برای گیرندگان مختلف بر اساس نوع دستگاه، کشور یا فهرست‌بندی شخصی‌سازی و پیش‌نمایش کنید – یا از یک نشانه شخصی‌سازی ساده استفاده کنید تا مطمئن شوید که هر ایمیل حاوی محتوایی است که مختص هر گیرنده است.

وقتی زمان ارسال ایمیل فرا می رسد، استفاده از قابلیت ارسال هوشمند تضمین می کند که گیرندگان پیام های شما را در زمان ایده آل دریافت می کنند. به‌علاوه، می‌توانید تست‌های A/B را برای مقایسه نسخه‌های مختلف ایمیل اجرا کنید تا بفهمید کدامیک بیشتر در بین مخاطبان شما طنین‌انداز می‌کند. همچنین لازم نیست نگران تحویل‌پذیری باشید  HubSpot نرخ تحویل‌پذیری 99 درصدی را در سراسر شبکه برای همه ایمیل‌های بازاریابی ارسال می‌کند.

خارج از عملکرد ایمیل مارکتینگ، HubSpot طیف وسیعی از گزارش‌ها را در مورد عملکرد ایمیل شما ارائه می‌دهد و به شما امکان می‌دهد در مورد آنچه که با مخاطبانتان طنین‌انداز می‌شود قضاوت کنید تا بتوانید استراتژی خود را بر این اساس بهینه کنید.

به عنوان مثال، شما می توانید در مورد چیزی به اندازه عملکرد کلی ایمیل خود در سه ماهه اول گزارش دهید یا به صورت دقیق و دقیق دریافت کنید و ببینید که چگونه یک سرنخ خاص با ایمیل های شما تعامل دارد.

در نهایت، پلت فرم اتوماسیون HubSpot مقیاس استراتژی بازاریابی ایمیلی خود را آسان می کند، که به شما کمک می کند سرنخ ها را به سرعت به مشتریان وفادار تبدیل کنید.

 

 

گوشی های هوشمند در تبلیغات

گوشی های هوشمند در تبلیغات

صنعت تبلیغات و بازاریابی در 20 سال گذشته دستخوش تغییرات قابل توجهی شده است ظهور عصر اینترنت منجر به انحراف توجه مصرف کنندگان از اشکال سنتی رسانه ها به سمت رسانه های دیجیتال شد در حالی که اتصال به اینترنت از طریق رایانه های شخصی به خودی خود قابل توجه بود افزایش اتصالی که تلفن های هوشمند ایجاد کرده اند تغییر چشمگیرتری ایجاد کرده است در نتیجه تبلیغات گوشی های هوشمند اکنون بخشی جدایی ناپذیر از کمپین های بازاریابی برند است

ظهور گوشی های هوشمند

در ژوئن سال 2004 مجله اکونومیست مقاله ای را منتشر کرد که در آن ماهیت در حال تغییر صنعت تبلیغات و بازاریابی را توصیف کرد و دوره کنونی را “یکی از سردرگم کننده ترین دوره های تاریخ خود” نامید  اشکال سنتی تبلیغات و بازاریابی به دلیل افزایش تنوع رسانه ها و ظهور فناوری جدید به ویژه اینترنت دیگر ارائه نمی شد طبق گزارش سال 2019 شرکت تحقیقاتی eMarketer از آنجایی که مردم بیشتر وقت خود را صرف خرید آنلاین سرگرمی و جستجوی انواع پلتفرم های اطلاعات دیجیتال مانند رایانه، تبلت و تلفن همراه می کنند که اشکال سنتی تبلیغات است و بازاریابی مانند تلویزیون و فرم های چاپی، جابه جا شدند امروزه مردم در هر زمان و از هر مکان به اینترنت متصل هستند و در درجه اول این گوشی هوشمند است که مسئول این اتصال همه جا حاضر است.

بر اساس گزارش مرکز تحقیقات پیو تا سال 2021، 85 درصد از آمریکایی‌ها اکنون صاحب گوشی‌های هوشمند هستند که این رقم در سال 2011 تنها 35 درصد بوده است و در مناطق شهری زندگی می کنند هم مردان و هم زنان به تعداد مساوی گوشی هوشمند دارند.

درک جمعیت‌شناسی مختلف در مورد افرادی که از گوشی‌های هوشمند استفاده می‌کنند و نحوه استفاده از آن‌ها به بخش مهمی از نحوه تبلیغ بازاریابان محصولات یا خدمات برای مخاطبان هدف تبدیل شده است

تاثیر گوشی هوشمند بر بازاریابی و تبلیغات

تغییر به سمت افزایش استفاده از گوشی های هوشمند که در اوایل دهه 2000 آغاز شد به این معنی بود که تبلیغ کنندگان و بازاریابان باید استراتژی ها و کمپین های خود را بر این اساس برای سازگاری با تلفن همراه تنظیم کنند برای مثال شرکت‌هایی که وب‌سایت سازگار با موبایل ندارند در معرض خطر از دست دادن جستجو وب هستند.

“درس دیگری که بازاریابان و تبلیغ کنندگان باید می آموختند این بود که تلفن های هوشمند نه تنها گیرنده بلکه فرستنده اطلاعات نیز هستند تلفن های هوشمند به مخازن عظیمی از اطلاعات در مورد سلیقه ها و ترجیحات فردی تبدیل شده اند این بدان معناست که تبلیغ‌کنندگان و بازاریابان این توانایی را داشتند که در کمپین‌های تبلیغاتی و بازاریابی خود بسیار دقیق‌تر عمل کنند و نسبت به گذشته پیام‌های مرتبط‌تری را به گروه‌ها یا افراد مختلف ارائه دهند

درحالی که این بدان معناست که مصرف کنندگان انتظار این افزایش ارتباط را از تبلیغات نام تجاری داشتند همچنین به این معنی بود که مصرف کنندگان به طور فزاینده ای شروع به انتظار ارتباط در زمان و مکان مورد نیاز کردند مصرف کنندگان بیشتر با تلفن های هوشمند خود مشورت می کردند تا به آنها در تصمیم گیری های روزمره کمک کنند نظرسنجی وال استریت ژورنال در سال 2015 نشان داد که 91 درصد از کاربران گوشی های هوشمند هنگام تلاش برای تکمیل یک کار اطلاعات مفیدی را در تلفن های خود جستجو می کنند و طبق داده‌های گوگل در سال 2015، 69 درصد از کاربران گوشی‌های هوشمند هنگام انتظار در صف یا مترو به دنبال ایده‌های سفر می‌گردند و 82 درصد از کاربران هنگام تصمیم‌گیری برای خرید یا عدم خرید یک محصول خاص در حالی که در یک اتاق ایستاده بودند به تلفن‌های خود روی آوردند فروشگاه سرعت و ارتباط تبلیغات در حال حاضر برای برندها بسیار مهم است تا تأثیری بر روند تصمیم گیری مصرف کنندگان بالقوه بگذارد در سال 2020 تبلیغات موبایلی حدود 70 درصد از کل درآمدهای تبلیغات اینترنتی را به خود اختصاص داده است به عبارت دیگر از هر 10 دلاری که صرف تبلیغات می شود7 دلار به تبلیغات موبایلی اختصاص می یابد.

آینده تبلیغات گوشی های هوشمند

از آنجایی که تلفن های هوشمند همچنان یک ویژگی عادی زندگی روزمره اکثر آمریکایی ها است بازاریابان و تبلیغ کنندگان ممکن است فشار بیشتری را برای همگام شدن با روندهای درحال تحول احساس کنند به عنوان مثال انتظار می رود تصمیم گوگل برای حذف کوکی های شخص ثالث، تبلیغات اینترنتی از جمله بازاریابی گوشی های هوشمند را در مقیاسی وسیع تغییر دهد.

این اقدام که در اوایل سال 2020 اعلام شد پشتیبانی از کوکی‌های شخص ثالث در مرورگر Google Chrome را حذف می‌کند به گفته گوگل این تصمیم به دلیل آگاهی روزافزون از نیاز به محافظت از اطلاعات خصوصی مصرف کنندگان و نحوه استفاده از آن از جمله زمانی که برای اهداف تبلیغاتی و بازاریابی جمع آوری می شود، اتخاذ می شود.

این برای مصرف کنندگان خوب است اما برای تبلیغ کنندگان مشکل ساز است زیرا ردیابی کوکی ها هدف قرار دادن تلاش های بازاریابی را ممکن می کند اگر یک تبلیغ‌کننده دیگر نتواند حرکات مصرف‌کننده را در سراسر وب از طریق کوکی‌های شخص ثالث ردیابی کند، توانایی او برای ایجاد تبلیغات هدفمند کاهش می‌یابد ممکن است تبلیغ‌کنندگان دیجیتال بار دیگر متوجه شوند که مجبورند با زمان‌ها تکامل پیدا کنند تا از این راه عقب نمانند درست مانند روزهای اولیه ورود گوشی‌های هوشمند.

خط پایین

استفاده از تلفن های هوشمند تنها با تکیه بیشتر آمریکایی ها به آنها ادامه خواهد داد درک نحوه و زمان استفاده مصرف کنندگان از تلفن های هوشمند برای شرکت ها هنگام تنظیم دقیق کمپین های تبلیغاتی و بازاریابی بسیار مهم است از آنجایی که فناوری جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل داده‌های گوشی‌های هوشمند به طور مداوم پیچیده‌تر می‌شود سرعت و ارتباط کمپین‌های تبلیغاتی و بازاریابی بسیار مهم‌تر خواهد بود نکته کلیدی این است که از طریق کانال های تلفن همراه مناسب با یک پیام مرتبط در زمان مناسب به مشتریان دسترسی پیدا کنید.

جمعه سیاه

جمعه سیاه

جمعه سیاه به روز بعد از تعطیلات شکرگزاری ایالات متحده گفته می شود که به طور سنتی خود تعطیلات بسیاری از کارمندان بوده است معمولاً روزی پر از معاملات ویژه خرید و تخفیف های بزرگ است و آغاز فصل خرید تعطیلات محسوب می شود.

فروش انجام شده در جمعه سیاه اغلب به عنوان یک آزمون تورنسل برای وضعیت کلی اقتصادی کشور و راهی برای اقتصاددانان در نظر گرفته می شود تا اعتماد یک آمریکایی معمولی را در مورد هزینه های اختیاری اندازه گیری کنند  کسانی که با این فرض کینزی موافقند که مخارج منجر به فعالیت اقتصادی می شود ارقام پایین فروش جمعه سیاه را به عنوان منادی رشد کندتر می دانند.

درک جمعه سیاه

معمولاً خرده فروشان در جمعه سیاه تبلیغات ویژه را به صورت آنلاین و درون فروشگاهی ارائه می دهند بسیاری از آنها در ساعات قبل از سحر در جمعه سیاه برای جذب مشتری درهای خود را باز می کنند برای عقب نماندن از رقابت برخی از خرده فروشان تا آنجا پیش رفته اند که فعالیت های خود را در تعطیلات شکرگزاری ادامه می دهند در حالی که برخی دیگر شروع به ارائه معاملات زودتر در ماه نوامبر می کنند.

شکارچیان واقعا مشتاق معامله شناخته شده اند که یک شبه در روز شکرگزاری کمپ می زنند تا در صف فروشگاه مورد علاقه خود قرار بگیرند متعصب ترین ها به طور کامل از شام روز شکرگزاری صرف نظر می کنند و برای روزها یا حتی هفته ها در پارکینگ ها کمپ می زنند تا معاملات عالی دریافت کنند معمولاً تبلیغات تا یکشنبه ادامه دارد و هم  فروشگاه‌های آجر و ملات و هم خرده‌فروشان آنلاین شاهد افزایش فروش هستند.

جمعه سیاه و مخارج خرده فروشی

خرده فروشان ممکن است یک سال تمام را صرف برنامه ریزی فروش جمعه سیاه خود کنند آن‌ها از این روز به عنوان فرصتی برای ارائه قیمت‌های پایین در موجودی‌های مازاد استفاده می‌کنند و برای اقلام فصلی مانند تزئینات تعطیلات و هدایای معمولی تعطیلات، تخفیف‌هایی ارائه می‌کنند.

خرده‌فروش‌ها همچنین تخفیف‌های قابل‌توجهی بر روی اقلام با قیمت بالا و برندهای پرفروش تلویزیون، دستگاه‌های هوشمند و سایر لوازم الکترونیکی ارائه می‌دهند و مشتریان را به این امید که وقتی در داخل هستند کالاهایی با سود بالاتر خریداری کنند جلب می‌کنند  محتوای آگهی‌های جمعه سیاه اغلب آنقدر مورد انتظار است که خرده‌فروشان تمام تلاش خود را می‌کنند تا مطمئن شوند که از قبل به‌صورت عمومی درز نمی‌کنند.

مصرف کنندگان اغلب در جمعه سیاه برای خرید داغ ترین اقلام پرطرفدار خرید می کنند که در غیاب امنیت کافی می تواند منجر به ازدحام و خشونت شود به عنوان مثال در جمعه سیاه سال 1983، مشتریان در فروشگاه‌های سراسر ایالات متحده برای خرید عروسک‌های Cabbage Patch Kids، اسباب‌بازی‌های ضروری آن سال که گمان می‌رود عرضه آن نیز کم است درگیر شدند،

به طرز وحشتناکی یک کارگر در یک فروشگاه بزرگ حتی در جمعه سیاه سال 2008 تا حد مرگ زیر پا گذاشته شد زیرا انبوهی از خریداران با باز شدن درها وارد فروشگاه شدند

ریشه های شگفت انگیز جمعه سیاه

مفهوم فروش خرده فروشان پس از روز ترکیه مدت ها قبل از ابداع «جمعه سیاه» آغاز شد در تلاش برای شروع فصل خرید تعطیلات با صدای بلند و جذب انبوهی از خریداران، فروشگاه‌ها برای دهه‌ها معاملات بزرگی را در روز پس از عید شکرگزاری تبلیغ می‌کنند و این واقعیت را مد نظر دارند که بسیاری از شرکت‌ها و کسب‌وکارها آن جمعه را به کارمندان خود تعطیل می‌کنند.

پس چرا اسم؟ برخی می گویند این روز به عنوان ادای احترام به اصطلاح “سیاه” که به سودآوری اشاره دارد نامیده می شود، که از رویه قدیمی حسابداری ثبت سود  با جوهر سیاه و زیان با جوهر قرمز ناشی می شود ایده این است که کسب‌وکارهای خرده‌فروشی در این جمعه و آخر هفته بعد از آن به اندازه‌ای بفروشند که خود را در بقیه سال «در سیاه» قرار دهند.

با این حال مدت‌ها قبل از اینکه این اصطلاح در تبلیغات و آگهی‌های بازرگانی ظاهر شود این اصطلاح در واقع توسط افسران پلیس فیلادلفیا بیش از حد کار شده ابداع شد در دهه 1950 انبوهی از خریداران و بازدیدکنندگان روز بعد از روز شکرگزاری شهر عشق برادرانه را هجوم آوردند نه تنها فروشگاه های فیلادلفیا فروش عمده و رونمایی از تزئینات تعطیلات را در این روز خاص تبلیغ کردند بلکه این شهر همچنین میزبان بازی فوتبال ارتش و نیروی دریایی در روز شنبه آخر هفته بود.

در نتیجه  پلیس راهنمایی و رانندگی موظف شد برای مقابله با ازدحام رانندگان و عابران پیاده در شیفت های 12 ساعته کار کند و آنها اجازه نداشتند روز مرخصی بگیرند با گذشت زمان افسران آزرده با استفاده از توصیفی که دیگر قابل قبول نیست شروع به توصیف این روز کاری مخوف به عنوان جمعه سیاه کردند.

این اصطلاح به فروشندگان فروشگاهی که از «جمعه سیاه» برای توصیف صف های طولانی و هرج و مرج عمومی که در آن روز با آن دست و پنجه نرم می کردند، استفاده می کردند سرایت کرد برای چند دهه به زبان عامیانه فیلادلفیا باقی ماند و در چند شهر مجاور مانند ترنتون نیوجرسی گسترش یافت.

سرانجام در اواسط دهه 1990  که مفهوم مثبت جوهر سیاه را جشن می گرفت  “جمعه سیاه” کشور را فرا گرفت و در کمپین های تبلیغاتی چاپی و تلویزیونی در سراسر ایالات متحده ظاهر شد.

تکامل جمعه سیاه

جایی در طول مسیر جمعه سیاه جهشی بزرگ از خیابان‌های شلوغ و فروشگاه‌های شلوغ به خریداران تب‌آلود داشت که بر سر جای پارک دعوا می‌کردند و بر سر جدیدترین اسباب‌بازی ضروری در حال کشمکش بودند چه زمانی بلک فرایدی به رویداد خرید دیوانه‌وار و فوق‌العاده امروزی تبدیل شد؟

این در دهه 2000 بود که جمعه سیاه رسماً بزرگترین روز خرید سال نامگذاری شد تا آن زمان این عنوان به شنبه قبل از کریسمس رفته بود  با این حال همانطور که خرده‌فروشان بیشتری شروع به تبلیغ فروش‌های «نمی‌توان از دست داد» پس از شکرگزاری کردند و تخفیف‌های جمعه سیاه عمیق‌تر و عمیق‌تر شد مصرف‌کنندگان آمریکایی دیگر نمی‌توانستند در برابر کشش این روز خرید بزرگ مقاومت کنند.

در سال 2011 والمارت اعلام کرد که به جای باز کردن درهای خود در صبح جمعه فروش خود را در عصر روز شکرگزاری آغاز خواهد کرد این امر باعث ایجاد یک جنون در میان سایر خرده فروشان بزرگ شد که به سرعت از آن پیروی کردند امروز جمعه سیاه یک رویداد طولانی‌تر است  یک آخر هفته سیاه است.

جمعه سیاه در مقابل دوشنبه سایبری

برای خرده فروشان آنلاین سنت مشابهی در دوشنبه پس از روز شکرگزاری دوشنبه سایبری به وجود آمده است  ایده این است که مصرف کنندگان پس از تعطیلات آخر هفته شکرگزاری به سر کار بازگردند و آماده شروع خرید باشند. خرده فروشان آنلاین اغلب تبلیغات و فروش خود را قبل از روز واقعی اعلام می کنند تا با پیشنهادات جمعه سیاه در فروشگاه های آجر و ملات رقابت کنند.

در نتیجه از نظر فروش سایبر دوشنبه در بین خریداران موفق شده است اگرچه سایبر دوشنبه به طور سنتی بزرگترین روز خرید آنلاین سال بود اما جمعه سیاه در سال 2019 از آن پیشی گرفت.

طبق گزارش فدراسیون ملی خرده‌فروشی حدود 186.4 میلیون مصرف‌کننده در ایالات متحده در تعطیلات آخر هفته پنج روزه 2020 بین روز شکرگزاری و دوشنبه سایبری خرید کردند که نسبت به سال 2019 اندکی کاهش یافته است اما همچنان بالاتر از 165.9 میلیون دلار در سال 2018 است میانگین مبلغی که برای اقلام تعطیلات خرج شده در آخر هفته 311.75 دلار بوده است که نسبت به میانگین 361.90 دلار در سال 2019، 13.9 درصد کاهش داشته است از کل آن 224.48 دلار برای هدایا هزینه شده است.

در سال 2020 برای اولین بار بیش از 100 میلیون نفر در جمعه سیاه خرید آنلاین کردند و تعداد خریداران فقط آنلاین در کل دوره 44 درصد افزایش یافت با این حال به دلیل همه‌گیری19- COVID، بسیاری از خرده‌فروشان در روز شکرگزاری 2020 بسته ماندند و به‌جای آن، معاملات جمعه سیاه را به صورت آنلاین ارائه کردند.

اهمیت جمعه سیاه

برخی از سرمایه گذاران و تحلیلگران به اعداد جمعه سیاه به عنوان راهی برای سنجش سلامت کلی کل صنعت خرده فروشی نگاه می کنند دیگران این تصور را که جمعه سیاه دارای قابلیت پیش بینی واقعی سه ماهه چهارم برای کل بازارهای سهام است، مسخره می کنند. در عوض آنها پیشنهاد می کنند که این کار فقط باعث سود یا زیان بسیار کوتاه مدت می شود.

با این حال به طور کلی بازار سهام می تواند با داشتن روزهای تعطیل اضافی برای شکرگزاری یا کریسمس تحت تأثیر قرار گیرد تمایل به افزایش فعالیت معاملاتی و بازدهی بالاتر روز قبل از تعطیلات یا آخر هفته طولانی دارد پدیده ای که به عنوان اثر تعطیلات یا اثر آخر هفته شناخته می شود بسیاری از معامله گران به دنبال سرمایه گذاری از این دست اندازهای فصلی هستند.

تبلیغات بنری

تبلیغات بنری

به زبان ساده، تبلیغات بنری نوعی تبلیغات دیجیتال از طریق تبلیغات خلاقانه است که به عنوان بنر شناخته می شود. بنرها تبلیغات مستطیلی خلاقانه‌ای هستند که در امتداد بالا، کنار یا پایین یک وب‌سایت نشان داده می‌شوند، به این امید که ترافیک را به سایت اختصاصی تبلیغ‌کننده هدایت کنند، آگاهی ایجاد کنند و توجه کلی به برند را ایجاد کنند. این نوع تبلیغات آنلاین به سبک بنر تصویری نوعی تبلیغات نمایشی است.

تبلیغات بنری چگونه کار می کنند؟

تبلیغات بنری می توانند تبلیغات ایستا یا پویا باشند که به صورت استراتژیک در یک وب سایت قرار می گیرند تا توجه مصرف کنندگان را به خود جلب کنند. از طریق تبلیغات بنری، برندها می توانند برند خود را تبلیغ کنند و همچنین بینندگان را به بازدید از وب سایت برند تشویق کنند. مانند سایر اشکال تبلیغات آنلاین، برندها به دلایل زیادی از تبلیغات بنری استفاده می کنند. خواه هدف یک برند ایجاد آگاهی از برند، ایجاد کلیک های بیشتر و/یا هدایت ترافیک به وب سایت برند باشد، تبلیغات بنری می تواند در تحقق اهداف تجاری یک برند موثر باشد.

آیا تبلیغات بنری موثر هستند؟

تبلیغات بنری روشی تاثیرگذار برای افزایش ترافیک مشتری، فروش محصول و/یا جلب توجه مشتری است. برای تعیین اینکه آیا تبلیغات بنری موثر است یا خیر، مهم است که به CTR یا نرخ کلیک یک آگهی نگاه کنید. معیار نرخ کلیک به عنوان تعداد کلیک هایی که یک تبلیغ دریافت می کند تقسیم بر تعداد دفعاتی که تبلیغ نشان داده شده است یا تعداد نمایش هایی که تبلیغ دریافت کرده است تعریف می شود. بنابراین، هر چه CTR یک آگهی تبلیغاتی بالاتر باشد، آن تبلیغ ممکن است موثرتر باشد. مارک‌ها می‌توانند به عملکرد کمپین گذشته یا سایر بینش‌های خود برای بهبود نرخ کلیک نگاه کنند .

هزینه تبلیغات بنری چقدر است؟

مدل‌های قیمت‌گذاری متفاوتی وجود دارد که بر اساس کدام تاکتیک تبلیغات نمایشی یک برند استفاده می‌کند. با توجه به ماهیت پویای تبلیغات بنری، هزینه تبلیغات بنری معمولاً بر اساس مدل قیمت گذاری شناخته شده به عنوان هزینه در هر میلیون ، CPM است که هزینه در هزار نمایش است. با تبلیغات مبتنی بر CPM، تبلیغ‌کنندگان انعطاف‌پذیری بیشتری برای بهینه‌سازی کمپین‌ها و به حداکثر رساندن کارایی بودجه خود دارند.

نحوه ایجاد بنر تبلیغاتی

برای شروع ایجاد تبلیغات بنری، برندها باید چند اصل و گام کلیدی را در نظر بگیرند تا بیشترین تاثیر را داشته باشند.

تشریح اهداف و مقاصد برند. برندها باید به طور انتقادی در مورد اینکه موفقیت در یک کمپین تبلیغاتی بنری چگونه به نظر می رسد و اقدام مورد نظر بینندگان پس از دیدن تبلیغات بنری باید فکر کنند.

توافق بر سر بودجه قبل از راه اندازی یک بنر تبلیغاتی، مهم است که بدانید یک برند چقدر مایل به سرمایه گذاری است تا بدانید چقدر هزینه تبلیغات می تواند بر خلاف تبلیغات باشد.

شناسایی مخاطب مناسب آگهی مورد نظر برای دستیابی به چه کسانی است؟ اطمینان از اینکه برند مخاطب مناسبی را برای تبلیغات بنری در ذهن دارد، بر موفقیت کلی تبلیغ تأثیر می گذارد.

CTA مناسب ایجاد کنید. برندها از بینندگان می خواهند چه کاری انجام دهند؟ این می تواند از کسب اطلاعات بیشتر در مورد برند یا کلیک بر روی تبلیغ برای اشتراک در خبرنامه آنها در وب سایت آنها باشد.

آگهی خلاقانه چگونه خواهد بود؟ این باید با اهداف تجاری و جهت خلاقانه برند مشخص شود. خلاقان تبلیغات بنری باید لوگوهای برندسازی، تصاویر با کیفیت بالا، متن خوانا و برندسازی کلی شرکت را در نظر بگیرند.

این عوامل برای یک برند مهم هستند تا زمینه موفقیت را ایجاد کنند و اطمینان حاصل کنند که بصری خلاقانه بنر با هدف تجاری همسو می شود.

فرمت های رایج تبلیغات بنری

بسته به محل تبلیغات در یک صفحه وب، از قالب‌های تبلیغات بنری متفاوتی استفاده می‌شود. هر قالب تبلیغات بنری در اندازه تبلیغات متفاوت است. تبلیغات لیدربورد یکی از رایج ترین و با بهترین عملکرد تبلیغات بنری است که به دلیل قرار گرفتن در بالای صفحه، تأثیر بالایی دارد. به دلیل قرار گرفتن آگهی در بالای یک صفحه وب، قابلیت مشاهده آگهی بالایی دارند.  تبلیغات تابلوهای برتر اغلب بلافاصله توسط بینندگان صفحه مشاهده می شوند و اگر به اندازه کافی جذاب باشند، می توانند کاربران را به کلیک بر روی تبلیغ ترغیب کنند. از سوی دیگر، تبلیغات آسمان‌خراش‌ها شکلی بلند و نازک دارند که به همین دلیل نام آن به‌وجود آمده است. این تبلیغات اغلب در کنار یک صفحه وب یافت می شوند و از بالا به پایین کشیده می شوند. برندها ممکن است از تبلیغات آسمان‌خراش استفاده کنند تا بازدیدکنندگان را تشویق کنند تا تبلیغات بنری را برای آگاهی بیشتر از برند ببینند یا روی تبلیغ کلیک کنند تا به وب‌سایت خود برندها برسند.

چه چیزی یک بنر تبلیغاتی را موفق می کند؟

قبل از ایجاد یک بنر تبلیغاتی موفق، باید در مورد آنچه که تبلیغات بنری انجام می دهند صحبت کنیم. دو هدف اصلی برای تبلیغات بنری وجود دارد: برداشت و کلیک.

Impressions به چند نفر اشاره دارد که واقعاً بنر شما را می بینند. در حالی که این افراد ممکن است در واقع روی وب سایت شما کلیک نکنند، برداشت ها به افزایش آگاهی از برند کمک می کنند.

با کلیک کردن، هدف شما این است که مردم را وادار کنید تا به وب سایت شما یا صفحه فرود مراجعه کنند. شما ممکن است سرنخ ایجاد کنید، ثبت نام های ایمیلی را ثبت کنید، فروش داشته باشید، یا سایر اهداف تعامل خاص. در این صورت، تعداد کلیک هایی که روی تبلیغات خود دریافت می کنید را پیگیری خواهید کرد.

همچنین ممکن است به هدف گذاری مجدد فکر کنید. هدف‌گیری مجدد به شما کمک می‌کند فردی را که قبلاً از وب‌سایت شما بازدید کرده یا به نوعی با شما درگیر بوده است، هدف قرار دهید. شما می توانید در مورد این افراد به عنوان نوعی سرنخ گرم فکر کنید.

آنها در مقطعی با برند شما تعامل کردند و این فرصتی است که آنها را دوباره به سمت خود جذب کنید. برای این منظور، شما هم به برداشت ها و هم به کلیک ها علاقه مند خواهید شد، زیرا مردم را نسبت به برند خود بیشتر آگاه می کنید و آنها را به سمت خود جذب می کنید. سایت اینترنتی.

چه عناصری به افزایش نمایش ها یا کلیک ها کمک می کنند؟

بهترین تبلیغات بنری، تبلیغاتی است که توجه را به خود جلب کند.

به خاطر داشته باشید شخصی که از وب سایت بازدید می کند به دلیل خاصی آمده است. شاید آنها در سایت خبری مورد علاقه خود پیمایش می کنند یا به دنبال دستور العمل جدیدی هستند.

هدف آنها هرچه که باشد، هدف شما جلب توجه آنها و جلب توجه آنهاست.

این یک دستور بلند است. در اینجا چند عنصر وجود دارد که می تواند به شما کمک کند سریعتر به آنجا برسید.

عناصر بصری که مناسب هستند، اما برجسته هستند

وقتی نوبت به رنگ‌ها و جلوه‌های بصری می‌رسد که برای تبلیغات بنری خود انتخاب می‌کنید، به سبک‌های مدرن وب‌سایت‌هایی که ممکن است تبلیغ شما در آنها باشد فکر کنید. در حالی که نمی‌توانید همه را مطابقت دهید، می‌توانید از سبک‌های طراحی استفاده کنید که به خوبی با وب‌سایت‌های مدرن مطابقت داشته باشد و احساس کنید که در خانه هستید.

به سمت چشم نواز و جسور خم شوید. شما می خواهید جذاب باشید اما نه آشکار.

متن پررنگ، اما نه خیلی زیاد

این زمان شما برای بیانیه است، نه نوشتن یک رمان. سعی نکنید همه چیزهایی را که درباره برندتان باید بدانید به بینندگان بگویید.

در عوض، یک مورد یا مفهومی را که می فروشید انتخاب کنید و روی آن پیام تمرکز کنید. خلاق باشید، اما آن را ساده نگه دارید.

تصاویر مربوطه

تصاویر راه بسیار خوبی برای جذب افراد هستند، اما باید با پیامی که به اشتراک می گذارید بسیار مرتبط باشند. اگر محصولی را می فروشید، واضح ترین تصویر از آن محصول بهترین گزینه است. اگر پیام یا احساسی را منتقل می کنید، افراد یا حیوانات یا حتی مناظر می توانند خاطره انگیز باشند، اما درست مانند متن، آن را ساده و واضح نگه دارید.

فراخوان قوی برای اقدام

بعد از آن می خواهید چه کار کنند؟ از تماس برای اقدام برای گفتن آنها استفاده کنید. هر چه کوتاه تر، بهتر. روشن کنید که چگونه می توانند بیشتر بیاموزند یا قدم بعدی را بردارند. کلماتی مانند «خرید»، «خرید» یا «دریابید که چگونه» به افراد اجازه می‌دهد تا با کلیک بر روی تبلیغ شما دقیقا بدانند که به کجا می‌روند.

نحوه ایجاد بنر تبلیغاتی

برای ایجاد یک بنر تبلیغاتی، ابتدا باید یک شبکه نمایش مانند Google Ads را انتخاب کنید . شما با آنها کار خواهید کرد تا تبلیغ خود را با پیوند مربوطه ایجاد کنید و پارامترهایی مانند مبلغی را که می خواهید به ازای هر کلیک بپردازید و غیره انتخاب کنید.

آنها در وب سایت های مربوطه توزیع می کنند و شما به آنها پول خواهید پرداخت. آن‌ها همچنین داده‌هایی را درباره نحوه عملکرد تبلیغ شما به اشتراک می‌گذارند.

 

 

 

 

هوش تجاری در مقابل هوش رقابتی

هوش تجاری در مقابل هوش رقابتی

 

هوش تجاری (BI) و هوش رقابتی (CI) هر دو برای بهبود عملکرد و میزان موفقیت سازمان شما حیاتی هستند. در حالی که هر دو در عمل متفاوت هستند، وقتی با هم قرار می گیرند، معادله ای برای موفقیت کسب و کار هستند. هوش تجاری بیشتر بر استراتژی‌های داخلی تمرکز می‌کند، جایی که هوش رقابتی به کسب‌وکارها اجازه می‌دهد تا بر آنچه خارج از چهار دیواری یک شرکت اتفاق می‌افتد تمرکز کنند.

هم هوش تجاری و هم هوش رقابتی چارچوب های مشابهی برای موفقیت دارند. هوش تجاری با جمع‌آوری داده‌ها از منابع داخلی شروع می‌شود، سپس اطلاعات را در یک مکان متمرکز ادغام می‌کند، یافته‌های شما را تجزیه و تحلیل می‌کند و در نهایت بر اساس آنچه پیدا کرده‌اید عمل می‌کند. هوش رقابتی از چارچوبی پیروی می کند که بسیار شبیه فرآیند BI است. برای هوش رقابتی ، شما با جمع‌آوری داده‌ها از منابع خارجی شروع می‌کنید، سپس یافته‌های خود را تجزیه و تحلیل می‌کنید و با اقدام بر اساس یافته‌های خود پایان می‌دهید.

اگرچه این دو استراتژی فرآیندهای مشابهی دارند، اما مزایای آنها متفاوت است. بیایید نگاهی بیندازیم که چگونه BI و CI مزایای منحصر به فردی برای سازمان شما دارند.

هوش تجاری چیست؟

هوش تجاری رو به درون است و سالهاست که مورد استفاده قرار گرفته است. هوش تجاری فرآیند جمع‌آوری داده‌های کسب‌وکار شما از منابع متعدد و متمرکز کردن آن‌ها است تا بتوانید آن‌ها را تجزیه و تحلیل کنید و در نهایت تصمیماتی بگیرید که به نفع رشد شرکت باشد. هدف هوش تجاری بررسی داده ها و تصمیم گیری برای اجرای جدید یا بهبود ابتکارات و استراتژی های موجود است که کسب و کار شما را کارآمدتر می کند.

مزایای هوش تجاری

کل سازمان شما می تواند از هوش تجاری بهره مند شود. کسب و کار شما احتمالا دارای منابع داده های متعددی است که اطلاعات ارزشمندی برای هر یک از تیم های شما دارد. در اینجا آمده است که چگونه هر تیم در سازمان شما می تواند از داده های هوش تجاری بهره مند شود.

مزایای بازاریابی محصول: بازاریابی محصول می تواند بخش های زیادی از استراتژی خود را با هوش تجاری بهبود بخشد. مهمتر از همه، PM می تواند راه اندازی محصول و فعالیت های فعال سازی فروش را بهبود بخشد و مشتریان ایده آل خود را بهتر هدف قرار دهد. برای انجام این کار، بازاریابی محصول نیاز به تجزیه و تحلیل آنچه در گذشته انجام شده است، مانند راه اندازی محصول ، کمپین ها، و تجزیه و تحلیل برد / باخت، و در نظر گرفتن چه چیزی موثر بوده و چه چیزی در هنگام برنامه ریزی ابتکارات آینده انجام نشده است.

مزایای بازاریابی: تیم بازاریابی شما می تواند درک عمیق تری از نحوه عملکرد کمپین های خود، معیارهای پست وبلاگ و ترافیک کلی سایت به دست آورد. با درک بهتر این معیارهای بازاریابی، تیم بازاریابی شما می‌تواند بفهمد که کجا زمان بیشتری را سرمایه‌گذاری کند، کدام کمپین را ادامه دهد، و کدام بخش از محتوا را بیشتر تبلیغ کند.

مزایای فروش: برای سازمان های فروش، هوش تجاری بسیار سودمند است. با بررسی اعداد فروش ، می‌توانید درک بهتری از اینکه کدام معاملات سریع‌ترین و متوسط ​​طول چرخه فروش بسته می‌شوند و کدام تکرار بهترین عملکرد را دارند به دست آورید. با این داده ها، می توانید تیم فروش خود را بهتر آموزش دهید و آنها را قادر به بستن معاملات بیشتر کنید.

مزایای C-Suite: C-Suite شما می خواهد همه چیزهایی را که در سنگرهای شرکت شما اتفاق می افتد بداند. هوش تجاری می تواند به c-suite شما کمک کند تا در مورد فرآیندها، سرمایه گذاری، استخدام و تصمیمات تجاری بزرگتر تصمیم گیری کند.

مزایای محصول: تیم محصول شما می تواند اطلاعات ارزشمند زیادی را با استفاده از هوش تجاری جمع آوری کند. تیم محصول شما می تواند استفاده کلی از محصول، پذیرش ویژگی ها را تجزیه و تحلیل کند و فعال ترین کاربران شما را ببیند. این می تواند به تیم محصول شما در هنگام ساختن مراحل بعدی یک محصول کمک کند، و می تواند به شناسایی کاربران قدرتمند کمک کند، که می تواند برای آزمایش نسخه های آتی محصول شما مفید باشد.

مزایای منابع انسانی: بخش منابع انسانی شما می تواند کارمندان گذشته و کارمندان فعلی و همچنین فرهنگ شما را به طور کلی تجزیه و تحلیل کند. برخی از اطلاعات ارزشمند برای HR عبارتند از حقوق، مدت زمان ماندن یک کارمند، چرایی ترک کار، و اینکه چگونه فرهنگ شما در طول زمان تغییر کرده است. با مشاهده این اطلاعات، تیم منابع انسانی شما می‌تواند اطمینان حاصل کند که یک فرهنگ داخلی قوی ایجاد می‌کند و کسب‌وکار شما را به مکانی تبدیل می‌کند که مردم می‌خواهند کار کنند.

هوش رقابتی چیست؟

هوش رقابتی رو به بیرون است و یک استراتژی تجاری نسبتا جدید است که در سال های اخیر بیشتر اتخاذ شده است. هوش رقابتی فرآیند جمع‌آوری داده‌ها در مورد رقبا، درک اطلاعات کلیدی و استفاده از یافته‌های شما برای پیش‌بینی حرکت بعدی رقبا است. CI به شما این امکان را می دهد که چشم انداز رقابتی خود را بهتر درک کنید و ابتکارات داخلی خود را بهبود بخشید. در حالت ایده‌آل، یک استراتژی هوش رقابتی قوی به شما این امکان را می‌دهد که بینش کاملی نسبت به کاری که رقبای شما انجام می‌دهند به دست آورید و پیش‌بینی کنید که در چه مرحله‌ای حرکت می‌کنند.

مزایای هوش رقابتی

مانند هوش تجاری، هر تیمی در سازمان شما می تواند از مزایای یک استراتژی هوش رقابتی موفق بهره مند شود. بدون درک عمیق از هوش رقابتی، گاهی اوقات این باور وجود دارد که CI فقط به نفع تیم فروش شماست. با این حال، مزایایی فراتر از فروش برای بازاریابی محصول، بازاریابی، محصول، c-suite و تیم مدیریت / منابع انسانی شما وجود دارد.

مزایای بازاریابی محصول: هوش رقابتی می‌تواند از طرق مختلف به بازاریابان محصول کمک کند. بازاریابان محصول با نگاهی به آنچه که رقبای شما انجام می دهند و همچنین انجام تحقیقات در بین مخاطبان هدف خود، می توانند پیام رسانی و موقعیت یابی را بهبود بخشند، ابزارهای برنده فروش را ایجاد کنند و راه اندازی موفق محصولی را اجرا کنند که برجسته باشد و نیازهای بازار را برطرف کند.

مزایای بازاریابی: بازاریابان می توانند ارزش زیادی را از بینش های هوش رقابتی بدست آورند. بازاریابان می‌توانند نگاهی به استراتژی محتوای رقبا ، کمپین‌ها، پست‌های رسانه‌های اجتماعی، رتبه‌بندی سئو و رویدادهایی که رقبا در آن حضور دارند بیاندازند. با تجزیه و تحلیل تلاش‌های بازاریابی رقبا، می‌توانید یافته‌های خود را در استراتژی خود بگنجانید و راه‌های جدیدی برای متمایز کردن خود از رقبا بیابید.

مزایای فروش: فروش برای انجام موفقیت آمیز کار خود به هوش رقابتی نیاز دارد زیرا بدون آن، آنها برای برنده شدن در معاملات رقابتی کار سختی خواهند داشت. با کمک CI از طریق ابزارهایی مانند نبرد کارت یا تجزیه و تحلیل SWOT ، تیم‌های فروش می‌توانند موقعیت بهتری در مقابل رقبا داشته باشند و معاملات رقابتی بیشتری را به دست آورند.

مزایای C-Suite: با نگه داشتن نبض در رقابت خود، C-Suite شما می تواند در صدر اعلامیه های تامین مالی، مشارکت ها بماند و می تواند وضعیت کلی بازار را دنبال کند. این به آن‌ها کمک می‌کند تا تصمیم بگیرند که شرکت شما در مورد بودجه، شرکا و استراتژی کلی رشد شرکت به کجا برسد.

مزایا برای محصول: تیم های محصول از نگه داشتن نبض بر محصولات رقبا بسیار سود می برند. با کمک منابعی مانند ماتریس های رقابتی و بررسی های شخص ثالث، تیم محصول شما می تواند جایگاه شما را در بازار ببیند. علاوه بر این، تیم محصول شما می‌تواند بازخورد بازار و به‌روزرسانی‌های رقبا را دریافت کند و از این یافته‌ها برای تکرار محصول خود استفاده کند.

مزایای منابع انسانی: با کمک CI، تیم منابع انسانی شما بهتر می تواند استعدادها را جذب و حفظ کند، فرهنگ شرکتی مثبتی ایجاد کند و حقوق و مزایای رقابتی ارائه دهد. این یک مورد معمول استفاده نیست، اما ردیابی منابع انسانی تیم رقبا و بینش‌های فرهنگی یک راه عالی برای حفظ مزیت رقابتی در صنعت شما است.

اگرچه این دو استراتژی تجاری به طور متفاوتی اجرا می شوند و بر بخش های مختلف استراتژی کسب و کار شما تأثیر می گذارند، اما وقتی در کنار هم قرار گیرند، می توانند موفقیت را تضمین کنند. شما می توانید در رأس رشد خود و همچنین پیگیری رقابت خود باقی بمانید و شما را به رهبر نهایی بازار تبدیل کنید.